img
img
img
img
img
img
تاریخ انتشار: 17 آذر 1404
منوچهر بدیعی در شهرکتاب شهریار: ترجمه، تنها راه گفت‌وگوی میان ملت‌هاست

«اولیس»؛ رمانی که ساختارهای کلاسیک را درهم شکست

منوچهر بدیعی در شهرکتاب شهریار: ترجمه، تنها راه گفت‌وگوی میان ملت‌هاست

نشست نقد و بررسی آثار ترجمه‌شده توسط استاد منوچهر بدیعی، مترجم پیشکسوت و برجسته‌ی کشور، با تمرکز بر شاهکار جیمز جویس، رمان «اولیس»، عصر دوشنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۴ در شهرکتاب شهریار برگزار شد.

در این نشست که با استقبال پرشور علاقه‌مندان به ادبیات و حضور افتخاری علی‌اصغر حداد، مترجم نام‌آشنای ادبیات آلمانی همراه بود، منوچهر بدیعی ضمن بازخوانی بخش‌هایی از ترجمه‌ی خود از «اولیس»، به واکاوی چالش‌های ترجمه‌ی ادبی و تفاوت‌های ساختاری رمان مدرن با آثار کلاسیک پرداخت.

ماجرای پرفرازونشیب ترجمه‌ی «اولیس»
منوچهر بدیعی در ابتدای سخنان خود با اشاره به تاریخچه‌ی ترجمه‌ی این اثر سترگ گفت: «ترجمه‌ی اولیس سال‌هاست که انجام شده و حتی در مقطعی مجوز نشر گرفت، اما به دلایلی که بخشی از آن به سوءتفاهم‌های رسانه‌ای و گزارش‌های غلط در برخی روزنامه‌ها بازمی‌گشت، از انتشار باز ماند. با این حال، معتقدم این اثر راه خود را پیدا می‌کند، چراکه ادبیات حبس‌شدنی نیست.»
وی افزود: «جیمز جویس در اولیس کاری کرد که تا پیش از او سابقه نداشت. او عناصری را که متعلق به رمان نبودند از آن حذف کرد و به جای توصیفات طولانی و کلاسیک، به “تک‌گویی درونی” (Interior Monologue) روی آورد. جویس در این اثر و اثر دیگرش “رستاخیز فینگان‌ها”، مرز میان بیداری و خواب، و خودآگاه و ناخودآگاه را در زبان متجلی کرد.»

دقت در لحن؛ کلید ترجمه‌ی شاهکارهای ادبی
مترجم کتاب «چهره مرد هنرمند در جوانی» در بخش دیگری از سخنانش با گریز به رمان «بیگانه» آلبر کامو، بر اهمیت لحن در ترجمه تأکید کرد. بدیعی با نقد ترجمه‌های انگلیسی و برخی ترجمه‌های فارسی از جمله‌ی آغازین این رمان (جمله «امروز مامان مرد») گفت: «تفاوت میان واژه‌ی “مادر” و “مامان” در زبان فرانسه، بار عاطفی و معنایی متفاوتی دارد که کامو آگاهانه از آن استفاده کرده است. مترجم باید این ظرایف را دریابد. ترجمه صرفاً برگرداندن لغات نیست، بلکه انتقال زیست‌جهان نویسنده به زبان مقصد است.»

بدیعی تصریح کرد: «ما مترجمان خوبی داریم و گاهی ترجمه‌های فارسی از آثار فرانسوی یا آلمانی، به دلیل نزدیکی‌های حسی یا دقت مترجمان ما، از ترجمه‌های انگلیسی همان آثار بهتر از کار درمی‌آیند. اما مشکل ما در آموزش نویسندگی است. در غرب، نویسندگی کلاس و مدرسه دارد، اما در اینجا تصور می‌شود که نویسندگی صرفاً جوششی درونی است و نیاز به آموزش تکنیک ندارد.»

خالقی که دنیای مدرن را پیش‌بینی کرد
در ادامه‌ی این نشست، علی‌اصغر حداد، مترجم آثار کافکا و مان، به ایراد سخن پرداخت. وی با تأیید صحبت‌های بدیعی درباره‌ی جایگاه رمان نو گفت: «دوران رمان‌هایِ جهان‌شمولِ کلاسیک که همه‌چیز را توضیح می‌دادند به سر آمده است. نویسندگانی چون جویس، کافکا و روبرت موزیل، آغازگر راهی بودند که در آن “فردیت” و “ذهنیت” جایگزین روایت‌های خطی شد.»
حداد افزود: «کاری که بدیعی در ترجمه‌ی اولیس انجام داده، فراتر از یک ترجمه‌ی معمولی است؛ این یک پژوهش زبانی است. ادبیات مدرن آلمان و اروپا وام‌دار جسارت‌هایی است که نویسندگانی چون جویس در شکستن فرم‌های زبانی به خرج دادند.»

بخش جذاب این مراسم، خوانش فصلی از رمان «اولیس» توسط منوچهر بدیعی بود. او بخش مربوط به صبحانه خوردن «لئوپولد بلوم» و توصیفات دقیق حسی و بویایی مربوط به پختن قلوه و تعامل با گربه‌اش را برای حضار قرائت کرد که با تشویق ممتد حاضران همراه شد. این خوانش نشان‌دهنده‌ی توانایی جویس در توصیف روزمرگی با زبانی فاخر و در عین حال ملموس بود.
بدیعی در پایان خاطرنشان کرد: «ترجمه تنها راه گفت‌وگوی میان ملت‌هاست. ما از طریق ترجمه است که می‌فهمیم دیگران چگونه فکر می‌کنند، چگونه رنج می‌کشند و چگونه شادی می‌کنند. امیدوارم نسل جدید مترجمان با وسواس و دقت، این پل ارتباطی را حفظ کنند.»

در پایان این مراسم، جشن امضای آثار منوچهر بدیعی برگزار شد و وی به پرسش‌های مخاطبان درباره‌ی تکنیک‌های ترجمه و پیچیدگی‌های آثار جویس پاسخ داد.